فاطمه سادات ناظمی/ «ساختار فرهنگی کشور نیاز به یک بازسازی انقلابی دارد» ؛ این همان جمله مهم و کارخواسته ویژه «امام خامنهای» از «دولت سیزدهم» بود که در نخستین دیدار رئیسجمهور و اعضای هیئت دولت سیزدهم مطرح گردید. فرمایشی دقیق و برآمده از اشراف کامل که حالا پس از گذشت حدود چهل و پنج روز در عرصه «سینما» نمود اولیه یافت و با وعده ریاست جدید «سازمان سینمایی» مبنی بر تشکیل مجدد «شورای عالی سینما» همراه گردیده است.
تشکیل مجدد «شورای عالی سینما» را میتوان نخستین گام عملی «دولت سیزدهم» برای «بازسازی انقلابی» در ساختار فرهنگی و سینمایی کشور قلمداد نمود. شورایی که بنای اولیه آن در سال ۱۳۸۹ هجریشمسی گذاشته شده بود و به عنوان عالیترین مرجع سینمایی در ایران از آنچنان کارکرد ویژه و قابلیت بالایی برخوردار بود که به خوبی میتوانست «صنعت-هنر-رسانه سینما» را به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای فرهنگی به شکوفایی ویژه برساند.
پُرواضح است که «سینما» از کارکرد ویژه و منحصر به فردی در جهان امروز برخوردار است. زیرا از یک سو به عنوان «رسانه»ای قدرتمند شناخته میشود که از قدرت و توان تاثیرگذاری ویژهای در «انتقال پیام» آن هم از جنس «پیام ماندگار» به عمق جان مخاطب داخلی و خارجی خود برخوردار است و از سوی دیگر «هنر» موَسعی است که رشتههای مختلف هنری را در درون خود جای میدهد و از ظرفیت لازم برای توسعه و شکوفایی سایر هنرها در بطن خود بهرهمند میباشد و در نهایت یک «صنعت» به تمام معنی است.
پس اگر تمام فعالیتهای اقتصادی که با تولید کالا و خدمات با استفاده از ماشین آلات و تجهیزات ساخته دست بشر سروکار دارند را به عنوان یک کل تصور کنیم و هر صنعتی را زیرمجموعهای از این کل بدانیم؛ «سینما» صنعتی است که عده فراوانی از فعالیتهای مشابه را شامل میشود. صنعتی با کارکرد اقتصادی و مولد خاص خود که هم میتواند به «خلق پول» منتج شود و هم میتواند بستری برای «پولشویی» باشد و ... |
«صنعت-هنر- رسانه سینما» ابزارهای فرهنگی ویژهای است که از یک طرف، یک دانشگاه بزرگی میتواند باشد و هست، و از طرفِ دیگر یک آوردگاه صلاح و فساد است، آوردگاه حق و باطل است و عرصهی جنگ فرهنگی با کسانی است که فرهنگشان ایجاد فساد در دنیا است؛ از این دو جهت باید نگاه کرد به «سینما» و توجه داشت که این ابزار فرهنگی برای بازتعریف خود در مسیر اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی و «بازسازی انقلابی» خود به شدت نیازمند شکوفایی میباشد و احیای مجدد «شورای عالی سینما» میتواند به این شکوفایی کمک مخصوصی نماید.
اعمال سیاستهای متمرکز در حوزه سینمای ایران برای اجرا توسط تمام دستگاههای اجرایی و مراجع ذیربط در چارچوب الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت و آرمانهای بلند انقلاب اسلامی، پیشرفت همهجانبه کمی و کیفی توانمندیهای ملی در عرصه سینما، پیشرفت متوازن زیرساختهای سینمای ایران، تقویت مؤلفههای سینمای ملی و انقلابی به عنوان یکی از عناصر هویت اسلامی ـ ایرانی، رونق اقتصاد سینما و توانمندسازی بخشهای غیردولتی فعال در حوزه سینما، حمایت و هدایت سینما در جهت تحقق اهداف کلان فرهنگی انقلاب اسلامی و منویات رهبری، ارتقای حضور اثرگذار و مشارکت سینمای ایران در عرصه بینالمللی، گسترش، تنظیم و ساماندهی بازار فیلم در راستای توسعه اقتصاد سینما و پاسخگویی به نیازها و مطالبات مخاطبان، افزایش کمی و ارتقای کیفی تولیدات سینما با توجه به مضامین، موضوعات و سوژههای ارزشمند، تقویت و ساماندهی آموزش و پژوهش سینمایی متناسب با رویکردها و جهتگیریهای پیشرفت و تعالی سینما و شنـاسایی و پرورش استعـدادهای جدید و تربیـت نیروهـای متخـصص و متـعهد به ارزشهای اسلامی ـ انقلابی در کشور و ... از جمله اهداف مورد انتظار از تشکیل «شورای عالی سینما» بود که برای نخستین بار در سال ۱۳۸۹ هجریشمسی مطرح گردید و براساس تصویبنامه شماره ۱۶۳۹۳۴/۴۵۱۷۵ مورخ ۲۴/۷/۱۳۸۹ هیئت وزیران و به استناد اصول یکصد و بیست و هفتم و یکصد و سی و هشتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مقرر شد تا «شورای عالی سینما» به عنوان عالیترین مرجع سینمای کشور تشکیل گردد. |
«سینما» «صنعت-هنر- رسانه»ای منحصر به فرد است که برای «شکوفایی» نیازمند تصمیمات کلان در تمامی سطوح فرهنگی و سیاسی و اقتصادی و حتی امنیتی و انتظامی میباشد. تصمیماتی که تنها محدود به حوزه اختیارات «سازمان سینمایی» و یا حتی «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» نبوده و اجرایی شدن فوری و بدون کم و کاست آن محتاج مصوباتی با اخذ تایید در سطح هیات وزیران و یا شخص رئیس جمهور است و حال آنکه «شورای عالی سینما» میتواند به خوبی رفع کننده این نیاز مبرم باشد.
طیف گستردهای از سینماگران، همچون مرحوم «علی معلم» بر این باور بودند که: «بسیاری از مشکلات سینمایی ایران حوزهای فراتر از وزارت ارشاد و معاونت سینمایی است و این شورا با حضور رئیسجمهور میتواند به حل مسائل کلان سینما کمک کند» . این سینماگر در مصاحبه ۲۳ اسفند ۱۳۸۸ هجریشمسی خود با «ایسنا» ضمن بیان این مطلب که سینمای ایران در دو سطح مشکل دارد، گفته بود: تعدادی از مشکلات، کوچکتر هستند که به حوزه پایینتر مدیریت نهادها و سازمانهای مختلف مرتبط است. اما تعدادی از مشکلات بسیار عمده است که میبایست در حوزه ریاست هیات دولت در مورد آنها تصمیمگیری شود. طرح مسائل استراتژیک، میتوانست کمک کند که خروجی شورا تبدیل به آئیننامه و دستورالعملهایی شود که سازمانها و نهادهای مختلف نیز از آنها تبعیت کنند. |
تشکیل «شورای عالی» نیاز مبرم هر ساختار فرهنگی ویژهای در کشور برای «بازسازی انقلابی» بوده و هست و در این میان «صنعت-هنر-رسانه سینمای ایران» به جهت ساختار مُرکب و پیچیدگیهای «صنعتی» و «هنری» و «سانهای» و برای حل و فصل سریع موانع و موضوعات حتمی و احتیاجات اصلی خود، از نیازی بیشتر و فوریتر به تشکیل چنین شورایی برخوردار میباشد. شورایی که قطعا به شکوفایی این ابزار مهم فرهنگی خواهد انجامید و در این راستا مرور عملکرد ابتدایی این شورا میتواند گواهی بر این مدعا باشد. شورایی که با وجود همه ضعفها و نقایص در شکلگیری ابتدایی خود توانست به خوبی نشان دهد که چگونه میتوان برخی گرههای بزرگ را از پیکره سینمای کشور، به سهولت باز نمود و برخی از گرفتاریها و معضلات ریشهای «اهالی سینما» را در سریعترین زمان ممکن رفع کرد.
نخستین جلسه «شورای عالی سینما» در ۹ دی ماه ۱۳۸۹ هجریشمسی برگزار شد. در این جلسه درباره مسائلی مانند ضرورت تأمین تجهیزات فنی سینما، احداث سالنهای سینمایی، رفع مشکل بیمه، بازنشستگی و بیکاری هنرمندان و سینماگران و تشکیل سازمان مستقل سینمایی و احداث سالنهای سینمایی سخن گفته شد و همچنین مقرر شد که مسائل مربوط به تشکیل سازمان مستقل سینمایی و بیمه هنرمندان و پیشکسوتان پس از بررسیهای کارشناسی برای تصویب در جلسه بعدی شورای عالی سینما ارائه شود و در این راستا دولت بر اختصاص اعتبار مستقلی برای رفع مشکلات و ارتقاء سطح سینمای کشور تأکید کرد. از دیگر مصوبات این جلسه نیز می توان به تأمین اعتبار لازم برای تأسیس شهرکهای سینمایی، حمایت از هنرمندان و فعالیتهای سینمایی، معافیت سینماگران از پرداخت مالیات اشاره کرد که در این میان شاید مهمترین اتفاق صورت گرفته در این جلسه همان پیشنهاد تشکیل «سازمان سینمایی» بود که صحبتهای مقدماتی آن در همین جلسه صورت گرفت. دومین جلسه «شورای عالی سینما» در ۱۲ بهمن ماه ۱۳۸۹ هجریشمسی تشکیل شد. این جلسه بیشتر به مصوبات اجرایی و حمایتی در حوزه سینما اختصاص یافت. براساس گفته «احمد نجفی» یکی از اعضای «شورای عالی سینما» ، شاید بتوان مهمترین بحث جلسه دوم را خرید بلیت ۲۰ یا ۳۰ درصد ظرفیت سالنها توسط دولت برای حمایت از سینما در قالب بُن به کارمندان دانست که البته در جلسه های آینده شورا هم روی آن بحثهایی انجام شد و نهایتا با تغییراتی تصویب شد. جلسه سوم «شورای عالی سینما» در شش ماه بعد از جلسه دوم و در ۷ تیر ماه ۱۳۹۰ هجریشمسی برگزار شد که مهمترین خروجی این جلسه را میتوان «تصویب تشکیل سازمان سینمایی کشور» و «تصویب تشکیل سازمان نظام صنفی سینمایی کشور» دانست. البته از اتفاقات مهم دیگر این جلسه آن بود که «مقرر شد مالیات مستقیم و مالیات بر ارزش افزوده فعالیتهای سینمایی و هنری طبق قوانین سازمان نظام مالیاتی کشور از سوی سینماگران و تهیهکنندگان پرداخت شود و در مقابل از محل یارانههای اختصاص یافته به حوزه سینما در بودجه سال ۹۰ از ساخت و نمایش آثار هنری حمایت شود. همچنین تشکیل «صندوق بیمه فرهنگ و هنر» نیز از دیگر مصوبات این جلسه بود. همچنین «تصویب تدوین آئیننامه خرید ۱۵ درصد از ظرفیت صندلیهای سینما توسط دولت»، «تأکید بر اتخاذ تدابیری به منظور گستردهتر شدن دایره معافیتهای گمرکی حوزه سینما»، «تصویب تشکیل آکادمی علوم، فنون و تجربه و هنر سینما»، «استهلاک دیون معوقه سینماداران» و بویژه «مطرح شدن معافیت و سود گمرکی برای ورود کالا و خدمات سینمایی» از دیگر اتفاقات مهم و تاثیرگذار در «صنعت سینمای ایران» بود که جملگی در این جلسه مطرح و به تصویب رسید. جلسه چهارم «شورای عالی سینما» در ۲ شهریورماه ۱۳۹۰ هجریشمسی برگزار شد. جلسهای عملیاتی و بسیار مهم که مصوبات آن اغلب مربوط به تخصیص اعتبار برای همان مصوبات قبلی «شورای عالی سینما» و به منظور اجرایی شدن تصمیمات شورا بود. در همین جلسه بود که مقرر شد ۵۰۰ میلیارد ریال برای تأمین سرمایه اولیه «صندوق بیمه فرهنگ و هنر» از محل منابع قانون بودجه به وزارت ارشاد داده شود و یا معین گردید که در لوایح بودجه سنواتی سالانه هزار و پانصد میلیارد (۱,۵۰۰,۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰) ریال در قالب ردیف جدید «حمایت از پیشرفت سینمای اسلامی ایرانی» ذیل اعتبارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پیشبینی گردد. همچنین در این جلسه بود که مبلغ هشتاد میلیارد ریال برای حمایت از استهلاک دیون معوقه سینماداران و سینماگران تخصیص یافت و معین گردید تا حمایتهای لازم برای ایجاد، توسعه و تجهیز مراکز غیردولتی ارائه خدمات سینمایی (از قبیل استودیو، لابراتوار، خدمات جلوههای ویژه، خدمات فیلمبرداری اجاره تجهیزات و...) به ویژه در قالب شهرکهای سینمایی تسهیل گردد و حمایتهای کافی از مراکز بازاریابی جهانی آثار سینمایی ایران و ایجاد مشوقهای صادراتی به عمل آید. جلسه پنجم «شورای عالی سینما» در ۱۰ خرداد ماه ۱۳۹۱ هجریشمسی برگزار شد. جلسهای که مصوبات آن به صورت مستقیم بر زندگی سینماگران تاثیر گذاشت و خانهدار شدن طیف وسیعی از اهالی سینما را در پی داشت. همچنین در این جلسه بود که فیلم سینمایی به عنوان محصولی که از معافیت مالیاتی برخوردار است به حساب آمد. |
«شورای عالی سینما» تجربهای موفق و با دستاوردهایی مشخص برای «صنعت-هنر- رسانه سینمای ایران» بود که با وجود محدودیت در برگزاری ابتدایی خود توانست بخش قابل توجهی از مشکلات و معضلات سینمای کشور را حل و فصل نماید و نه تنها جایگاه «سینما» را از سطح «معاونتی» شلخته و پراکنده در بدنه «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» به «سازمانی» چابک و با قابلیتهای ویژه ارتقاء بخشید؛ بلکه توانست وضعیت معیشتی سینماگران را سامانی اولیه بخشد و زمینههای لازم برای خانهدار شدن بخش وسیعی از اهالی سینما را فراهم سازد و به حمایت مالی از تولیدات سینمایی اقدام نموده و در کنار آن به حل معضل مالیاتی سینماگران کمک کند و بالاخص با حذف عوارض گمرکی از واردات «تجهیزات سینمایی» یکی از مهمترین اتفاقات را در تحول «صنعت سینمای ایران» رقم زند و به طور ویژه نقشی اساسی در دیجیتالی شدن سینمای ایران داشته باشد.
«شورای عالی سینما» تجربهای موفق و با دستاوردهایی مشخص برای «صنعت-هنر- رسانه سینمای ایران» بود که با حضور «دولت حسن روحانی» بر مصدر اجرایی، دچار خَمودی و نوعی خَموشی گردید و این در حالی بود که جریانهای معارض با «انقلاب اسلامی» به خوبی از اهمیت این شورا مطلع بوده و از این جهت با طرح سخنان نسنجیده و نابخردانه رئیس تازه وارد «سازمان سینمایی» که معتقد بود «شورای عالی سینما از ابتدا هم به غلط تاسیس شده بود و فایدهای نداشت» همراهی نموده و از ادبیات وی مبنی بر اینکه «این نهاد اساسا یک فرزند ناقصالخلقه است» به وجد میآمدند.
در ظاهر «حجت الله ایوبی» به عنوان مدیر پرحاشیهی «سازمان سینمایی» در دولت اول «حسن روحانی» بود که نقش پُررنگی برای عدم تشکیل «شورای عالی سینما» ایفا نمود. اما در واقع باید توجه داشت که او تنها یک «مدیریت عاریتی» محسوب میشد که همچون وزیر وقت «فرهنگ و ارشاد اسلامی» به یکباره در چنین جایگاهی مستقر گردیده بود و حالا با طرح اکاذیبی همچون «هیچ کدام از مصوبات شورای عالی سینما در دولت گذشته هم عملی نشد» میخواست به تحمیق افکار عمومی پرداخته و توجیه کننده بیتوجهی دولت یازدهم و دوازدهم به موضوع فرهنگ و هنر و بالاخص «صنعت-هنر- رسانه سینمای ایران» باشد.
جالب آن است که «علی جنتی» به عنوان وزیر وقت «فرهنگ و ارشاد اسلامی» در ۴ تیرماه ۱۳۹۳ هجریشمسی به صراحت میگوید: «اگر تاکنون «شورای عالی سینما» تشکیل جلسه نداده، به دلیل اشتغالات متعدد ریاست جمهوری بوده است». وی در ادامه با شناخت پیشین خود از کمتحرکی و خستگی مفرط «حسن روحانی» یادآور میشود که: «علت تاخیر در برگزاری برخی از جلساتی که ریاست آن برعهده رئیس جمهوری است به دلیل اشتغالات متعدد دکتر روحانی است». البته دو سال پس از ارائه این توجیهات مسخره توسط وزیر وقت «فرهنگ و ارشاد اسلامی» است که وی مجبور میشود تا در۳۰ فروردین ۱۳۹۵ هجریشمسی، گوشهای از واقعیتها را افشا نموده و درباره چرایی عدم توجه «دولت حسن روحانی» به موضوع فرهنگ و بالاخص سینما و عدم تشکیل «شورای عالی سینما» اینگونه بیان نماید که: «در دولت یازدهم با توجه به اینکه رئیس جمهور بیشتر هم و غم خود را برای به نتیجه رسیدن «برجام» گذاشته فرصتی برای رسیدن به این کار (تشکیل جلسه شورای عالی سینما) نشد» |
امروز با مرور هشتسال عملکرد دولتهای یازدهم و دوازدهم میتوان به خوبی قضاوت نمود که «دولت حسن روحانی» دولت حرف و سخن بود؛ دولتی که در طول هشت سال حاکمیت خود بر امور اجرایی کشور، همواره بذر حرف و نهال سخن را کشت نمود و ماحصل چنین کشتی طبیعتا به «برداشت باد» انجامید. «بادی» که «امید» بسیاری از مردم را با خود بُرد. «باد بنفشی» که تمام حوزههای سیاسی، اجتماعی و بالاخص فرهنگی را دچار وِلشدگی و «ولنگاری» ساخت و در این میان عدم تشکیل «شورای عالی سینما» تنها نمونهای بسیار کوچک از حماقتهای صورت گرفته در «دولت حسن روحانی» بود.
«دولت حسن روحانی» دولت حرف و سخن بود؛ دولتی که خروجی آن «باد بنفشی» شد که مستقیما سطوح مختلف اجتماعی را متاثر از خود ساخت و به صورتی کاملا هوشمندانه و در راستای تامین مقاصد دشمنان نظام اسلامی توانست بر «معیشت» عمومی در جامعه تاثیر بگذارد و عرصههای مختلف فرهنگی در کشور را دچار «ولنگاری» نماید. زیرا «معیشت» که نبود، «دین» هم نیست؛ «اخلاق» هم نیست؛ «حفظ عصمت» و «عفت» هم نیست؛ «امید» هم نیست! |
«شورای عالی سینما» در طی هشتسال گذشته هیچ گاه تشکیل نشد و این امر با وجود تغییرات متعدد مدیریتی، آن هم در سطوح مختلف «فرهنگ و ارشاد اسلامی» و «سازمان سینمایی» بود. تغییراتی که عموما به حضور طیف کثیری از «مدیران عاریتی» و بعضا مدیران واداده و نابلد در مصادر فرهنگی کشور انجامید و بیش از هر چیز سبب شد تا عرصههای مختلف فرهنگی و بالاخص سینمایی کشور به حیات خلوتی برای تولیدات مجعول و توسعه «ولنگاری فرهنگی» آن هم در شرایط «نفوذ فرهنگی» تبدیل شود.
قطعا «تاریخ» جنایت بزرگ «دولت حسن روحانی» در توسعه فضای «ولنگاری فرهنگی» و محیا نمودن تمامی شرایط لازم برای گسترش «نفوذ فرهنگی» را در ضمیر خود حفظ خواهد نمود؛ همانگونه که جنایت صورت گرفته توسط ایشان در آسیب رساندن به «سفره مردم» و تحتتاثیر قرار دادن «معیشت عمومی» در جامعه را از یاد نخواهد برد و در حافظه خود ثبت خواهد کرد. اما باید توجه داشت که فجایع صورت گرفته در طی هشت سال گذشته، سبب شده تا «دولت سیزدهم» با انبوهی از مشکلات و معضلات حل نشده در عرصه های مختلف اجتماعی و بالاخص عرصه فرهنگی مواجه باشد.
اکنون «دولت سیزدهم» در یک برههی دشواری مسئولیّت را پذیرفته و علاوه بر تمرکز بر بر وضع تورّم و مشکلات معیشتی مردم و مسئلهی کرونا و مسائل گوناگون و آسیبهای متعدد اقتصادی بر جایمانده از دولت قبل؛ مبتنی بر فرمایش صریح «امام خامنهای» موظف به «بازسازی انقلابی» در «ساختار فرهنگی کشور» میباشد. ساختارهایی که به شدت آسیب دیده و اکنون با تغییرات مدیریتی صورت گرفته در پس حضور «دولت سیزدهم» و روی کار آمدن یک مدیریت تازه نفس در جایگاه وزارت «فرهنگ و ارشاد اسلامی» و همچنین حضور شخصیت شناخته شدهای همچون «محمد خزاعی» بر مصدر «سازمان سینمایی» میتوان امید داشت که «سینما» نخستین مجموعهای باشد که شرایط «ولنگاری» و «نفوذ» در حیطه فرهنگ را به چالش بکشد و با قرار گرفتن در مسیر «بازسازی انقلابی»، بتواند به عنوان یکی از عناصر «اقتدارآفرین ملی» در مباحث مربوط به «قدرت نرم» و «جنگ نرم» ایفای نقش موثر نماید.
ابتکار عمل در تشکیل مجدد «شورای عالی سینما» را میتوان نخستین لبیک صورت گرفته به ندای رهبری انقلاب و قرار گرفتن «صنعت-هنر- رسانه سینمای ایران» در مسیر «بازسازی انقلابی» قلمداد نمود. مسیری با تشکیل «شورای عالی سینما» تنها آغاز میشود و تا رسیدن به نتیجه مقبول، قطعا توجهات بسیاری را میطلبد. |
انجام یک «حرکت انقلابی» و شروع فرایند «بازسازی انقلابی» در «صنعت-هنر- رسانه سینمای ایران» آرزو و خواست اکثریت اهالی دغدغهمند آن است. خواه این «حرکت» و «بازسازی» به مزاج عدهای شاهنشین خوش نیاید و مذاق معدودی جماعت همیشه طلبکار را تلخ سازد و مورد هجمه توسط طیفی معلومالحال در سینمای کشور واقع شود. البتّه «حرکت انقلابی» یعنی خردمندانه و عاقلانه. معنای «انقلابی بودن» بیهوا حرکت کردن و بیحساب حرکت کردن نیست و اساسا حرکت انقلابی باید باشد، بنیانی باید حرکت بشود، در عین حال برخاستهی از اندیشه و حکمت باشد. پس از این جهت است که توجه به سه نکته مهم در مرحله کنونی و برای تشکیل مجدد «شورای عالی سینما» از ضرورت و اهمیتی ویژه برخوردار میباشد:
۱/ دقت در چیدمان اعضای «شورای عالی سینما» و پرهیز از باجدهی به جریانات کمتعهد و یا بعضا معارض نسبت به «آرمانهای انقلاب اسلامی»
۲/ توجه ویژه در چینش کارشناسان و اشراف کامل بر فرایند تشکیل کمیسیونهای تخصصی در درون «شورای عالی»
۳/ اولویتبندی موضوعات و مشکلات سینمای کشور و اصلی و فرعی نمودن آنها به منظور بررسی و رسیدگی در جلسات «شورای عالی سینما»
ارسال نظر